- اصلا غلط کرده تلویزیون که دم به ساعت داد میزنه ملاکها باید عوض بشه. ملاکها همان هاست که گفتم: «تک دختر. بابای پولدار و ترجیحا پیر.»
- اگه دنبال موقعیت اجتماعی هستیم، پس غلط میکنیم میریم عاشق کسی میشیم که موقعیت اجتماعیش از ما پایینتره.
- اگه حساب دودوتا چهارتاست، پس بیخود میکنیم میریم دست و دل یکی دیگه را که با حساب دودوتا چهارتای ما جور در نمیاد بند میکنیم.
- اگه به زندگی راحت بعدش فکر میکنی اصلا کی گفته عاشق بشی؟ از کی تا حالا عشق با راحت طلبی همراه شده؟
- اگه دنبال همسر خوب میگردی، چرا عجله میکنی و میری وسط زندگی یکی دیگه؟ خوب بشین تو خونه، صبر کن تا موقعش بشه، حتما یه همسر خوب برات پیدا میشه.
- اصلا به چه حقی خاطره ساختی که الآن بخوای حسرتشو بخوری؟
- کی گفته ازدواج سنتی بده؟ به ننت بگو از فردا راه بیفته تو محل و سعی کنه یکی را بجوره. میری خواستگاری نشد؟ یکی دیگه! نشد؟ یکی دیگه! باز نشد؟ یکی دیگه! دختر که قحط نیست.
- اصلا مگه چند نفر عاشق هم بودهاند و با هم ازدواج کردند؟ اوووووووه ! صبر کن یه همسر مناسب پیدا بشه، بعدا اونقدر وقت داری که عاشقش بشی و احیانا اون را هم عاشق خودت کنی که نگو!
- تو که از ملاکهای خانوادت خبر داشتی. اصلا تو که بچه همون خانوادهای. پس چرا کنجکاوی کردی و رفتی یه رابطهای ساختی که آخرش اینجور بشه؟ خوانوادهء تو گفتند نه؟ پس خودت به جهنم. احساس اون بنده خدا چی؟
چند کلمه خودمانی:
دودوتا 4 تا؟! خوبه! نمردیم و عشق دو دوتا 4 تا را هم دیدیم! کی عشق دودوتا چهار تا بر میداشت که حالا برداره؟
خدا را شکر عشقهای این دوره زمونه منطقی شده!
آه! کجایی لیلی؟ کجایی مجنون که ببینی چه سوء استفاده ها دارن از پروژه عظیم عشق و عاشقی شماها میکنن و اسمشم گذاشتن عشق! فقط یه پسوند اضافه کردند: عشق منطقی!
عاشق میشی، لحظهها رو میگذرونی، خاطرهها را رقم میزنی، بعد میشینی میگی: خوب! مااز نظر منطقی به هم نمیایم! By by my honey!
در خلوت خیال:
تو که باور نکنی سوزِ منِ سوخته را ... دست بر آتشم از دور چرا داشتهای؟